*بسم الله الرحمن الرحيم*
*رابطه ی تنگاتنگ امامان علیه السلام با شیعیان*
*يااميرالمؤمنين*
ژمیله، یکی از ارادتمندان امیر المؤمنین علی علیه السلام میگوید:
مدتی مریض بودم، نمی توانستم در نماز جماعت علی علیه السلام شرکت کنم، روزی جمعه حالم کمی بهتر شد، با خود گفتم:
چه خوب است امروز بروم نماز را با حضرت بخوانم، وضو گرفتم و به مسجد رفتم، علی علیه السلام برای ایراد خطبه به منبر رفت، در بین خطبه حالم دگرگون شد و لرزه بر اندامم افتاد.
علی علیه السلام پس از خطبه نمازخواند و به خانه برگشت، من نیز به دنبال آن حضرت راه افتادم، وارد منزل شد، من هم وارد شدم.
حضرت رو به من کرد و فرمود:
زمیله! در وسط خطبه چه شد که یک مرتبه حالت بد شد؟ عرض کردم: مدتی مریض بودم امروز حالم کمی خوب شد، دلم خواست نماز را با شما بخوانم، به مسجد آمدم، در بین خطبه حالم بهم خورد و ناراحت شدم.
فرمود: زمیله! تو که مریض شدی مریضی ات در من اثر کرد، ((لیس مؤمن یفرض إلا مرضنا بمرضه، ولا یحزن إلا حزنا بحزنه و لا یذعوا إلا أمنا لدعائه و لایسکت إلادعونا له))
*هر شیعه که مریض می شود، ما نیز مریض میشویم، هرگاه غمگین میشود ما نیز غمگین میشویم، هنگامی که دعا میکند ما آمین میگوییم، و ساکت که میشود ما دعایشان میکنیم*.
گفتم: آقاجان! فدایت شوم! این حال فقط برای ماست که اکنون در محضر شا هستیم یا برای همه ی دوستان است؟ فرمود: برای همه ی دوستان چنین هستیم.
((لیس یعیب عنا مؤمن فی شرق ألآرض و لا فی غیرها))
*هیچ مؤمن در شرق و جای دیگر این عالم نیست، مگر اینکه ما از حال او باخبریم وقتی مریض میشود ما نیز مریض میشویم، و به اندوهش اندوهناکیم، و به حزنش محزونیم.*
----------
📚 بحارالانوار: ج ۲۶، ص ۱۴۰