🏴شوک بزرگی بود! دو روز قبل پیام امد که ناصر کدخدا هم به ابراهیم و رفقای شهیدش ملحق شد.
ناصر از صمیمی ترین رفقای دوران زورخانه و کشتی ابراهیم بود، او بر طبق آنچه قبل از انقلاب آموزش داده می شد، سر ناسازگاری داشت و اهل دعوا و... بود.
خودش می گفت:
چندین بار ابراهیم هادی سند منزل خودشان را آورد تا مرا آزاد کند. همه به ابراهیم ایراد می گرفتند و می گفتند: ول کن این ناصر رو...
انقلاب پیروز شد و در درون ناصر هم انقلابی صورت گرفت. ابراهیم یک شب تا صبح با او صحبت کرد. شغل مناسبی برایش فراهم کرد و ناصر مشغول شد و ازدواج کرد و...
ناصر راوی چند خاطره از کتاب سلام بر ابراهیم است اما تاکید داشت نام او ذکر نشود.
او یکی از انسان های الهی محل ما شده بود. حتی نمازهای صبح را در مسجد اقامه می کرد.
زورخانه شهدای دولاب و شهدای گمنام را راه اندازی کرد و خودش مرشد شد. تصویر بزرگی از ابراهیم در آنجا نصب کرد.
💐ناصر مداح اهل بیت بود. دو شب قبل، در منزل مرحوم سید مهدی طباطبایی مداحی کرد و بلافاصله ایست قلبی...
خوشا به سعادتش
🌺او یکی از کسانی است که ابراهیم باعث هدایت و نجاتش شد.
🍀سلام خدا بر ابراهیم
شادی روحش صلوات🌹
@hadi_soleymani313