بیدار شو! شروع غزلهای ناتمام صبحت بخیر حضرتِ خورشیدِ من! سلام از دردهای خود سخنی با دلم بگو بیدار مانده‌ام که به دستم رسد پیام گفتند با تو من به زمین می‌خورم ولی تا آسمان رسید دلم با دلت مدام در دین من برای تو مردن شهادت است چون کفتری که پر بکشد تا خدا ز بام هر لحظه دیدن تو برایم مقدس است دیدار هر که غیر تو بر من شده حرام من تا ابد به پای دلت ایستاده‌ام باید که مال من بشوی عشق من! تمام ... ❄️