کتاب دستان تو امپراتور کتابهاست
با شعرهایی آراسته به طلا
و متنهایی با تاروپود زر
با رودخانههای شراب
و رودِ ترانه و طرب!
دستانت بستری از پَر
که هنگام غلبهی خستگی
برآن پلک میبندم.
دستانت،
ذات شعرند در فُرم و معنا..
بیدستانت
نه شعر بُود، نه نثر
نه چیزی که به آن ادبیات میگویند !
#نزار_قبانی
#مخاطب_خاصم
#حدیث_دل 🦋