در کوچه باغ «عشق» می‌رفت و با صدای حزینش می‌خواند: گاهی گر از ملالِ محبت برانمت دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت، پیوندِ جان جدا شدنی نیست ماه من؛ تن نیستی که جان دهم و وارهانمت فریدون_مشیری 🍁