شاه دلم گدا مکش ، من شده ام گدای تو گر چه ستم کنی به من،جان و تنم فدای تو مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود مهر منت به دل نشد ، هر چه کنم برای تو راهِ مرا اشاره شو !    من به کُجا رسیده ام؟      هرچه دویده ام تو را ؛         خسته شدم ، ندیده ام… َ بر رهگذر بلا نهادم دل را خاص از پی تو پای گشادم دل را از باد مرا بوی تو آمد امروز شکرانهٔ آن به باد دادم دل را   🍁