رنجی مرا به سینه ی گرداب می کشد
تا مرگِ یکستاره ی بی تاب می کشد
دنیا دلش گرفته ونقاشِ آسمان
چشمِ تورا به صورتِ مهتاب می کشد .
مردم! به گوشِ همبرسانید:آرزو
از سرزمین فاجعه اسباب می کشد!
در خانه ای که پنجره اش رو به گریه است
ما را جنون همیشه به یک قاب می کشد .
من سر بریده می رسم ودستِ سردِ تو
خونِ جگر به خالیِ بشقاب می کشد .
من با خیالِ مرگ رسیدم به آسمان
دستی مرا به سمتِ تو در خواب می کشد
ای دخترِ نشان شده! تقدیر رعیتی
پایِ تورا به خانه ی ارباب می کشد
باران، گلویِ خاطره ها را گرفته است
نقشِ تورا به سادگیِ آب می کشد
🌸🍃
#صنم_نافعے