به من مى گفت: چشم هاى تو مرا به اين روز انداخت! اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده. تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى ديدى كه چشم بر زمين مى دوختم؟ به او گفتم: در چشم هاى من دقيق تر نگاه كن! جز تو هيچ چيزى در آن نيست... 🍁