. سرصبحی آرام جانم دریا را توی یک فنجان گل سرخی ریختم و سرکشیدم... سرصبحی آفتاب را با آواز گنجشکهای عاشق وسط آسمان چشمهایم ‌رقصاندم... سر صبحی صبح را‌ خنداندم... آدم تو را که داشته باشد همه‌ی ساعت هایش سر صبحند ؛ تازه و پرنور و بخیر...