🔴 با دقت و تأمل بخوانید!!
🔹 مورخ مشهوری چون مسعودی، در كتاب مروجالذهب مینويسد :
يكی از اهالی كوفه سوار بر شتر نر خود به دمشق رفت.
يكی از مردم دمشق با او به نزاع برخاست و ادعا كرد: «اين شتر ماده متعلق به من است و تو آن را از من گرفتهای».
🔸 آن دو نفر براي قضاوت نزد معاويه رفتند.
✅ شخص دمشقی پنجاه شاهد آورد و همه آنها شهادت دادند كه اين ناقه از آن اوست.
🔹 پس معاويه به ضرر شخص كوفی حكم داد و دستور داد تا شتر را به آن دمشقی بدهند.
🔸 آن شخص كوفی گفت: «خدا خيرت دهد! اين شتر نر است، نه ماده».
معاويه گفت: «اين حكمی است كه صادر شده».
✅ پس از آن كه مردم پراكنده شدند، معاويه شخص كوفی را فراخواند و قيمت شتر او را پرسيد و دو برابر آن را به او داد و گفت: «برو به علی بگو من با صد هزار نفر كه شتر ماده را از نر تشخيص نمیدهند، با او میجنگم.»
💢 سوال
1️⃣ آن روز مردم را چه شده بود که اینگونه مسخ معاویه شده بودند و بدیهات را تشخیص نمیدادند؟!
2️⃣ امروز برخی را چه شده که دروغ های شبکه های معاند و تروریستی مثل اینترنشنال و بیبیسی و .... رو راحت باور میکنند و با وجود مستندات فراروان برای اثبات دروغگویی آنها بازهم اصرار بر پذیرش دروغ دارند و منتشر میکنند.