«دولتِ پزشکیان» حتماً از «مسعودِ پزشکیان» خطرناکتر است.
مسعود پزشکیان، از عدالت و انصاف و برابری میگوید اما بازار آزادیها در دولتش، وحشیترین نسخههای سرمایهداری را برای او میپیچند.
مسعود پزشکیان، نهجالبلاغهخوان است اما دولت پزشکیان، دولت «جانلاک» و «فردریش هایک» خواهد بود.
مسعود پزشکیان، از ترکیب «دیپلماسی و میدان» دم میزند اما اصلیترین چهره دیپلماسی او کسی است که محبوبیت مرد میدان را مانع محبوبیت خودش میدید و معتقد بود دیپلماسی (ظریف) قربانیِ میدان (سلیمانی) شده است. (مصاحبه ظریف و آن فایل صوتی معروف را به یاد بیاورید).
مسعود پزشکیان، سادهزیست و پاکدست است. او خود را همسفره مردم میداند و یک ماشن 206 ساده دارد اما دولتمندان بنزسوار دور او حلقه زدهاند و دولتش را بیآبرو خواهند کرد.
مسعود پزشکیان، تیپ کارگری میزند، رفتار کارگری از خود بروز میدهد و لحنی ساده و کارگری دارد اما سیاستمدارانی را در آغوش گرفته که مسبب سیهروزی کارگران هفتتپه و هپکو بودهاند.
مسعود پزشکیان، مدام از سیاستهای کلی مقام معظم رهبری و لزوم تبعیت از ایشان سخن میگوید اما سیاستپیشگانی در میتینگهای رسمی او سخنرانی میکنند که رسماً میگویند رأی دادن به پزشکیان به معنای مشروعیت بخشیدن به نظام و رهبری انقلاب نیست. همان کسانی که در سالهای گذشته مدام به رهبری نظام حمله کردهاند.
مسعود پزشکیان میگوید باید با مردم روراست باشیم اما در میان بدنه سیاسی مشاور و حامی او، فریبکاران و دروغگویانی هستند که میگفتند اگر فلانی و بهمانی رئیس جمهور شود میخواهد در پیادهروها دیوار بکشد!
مسعود پزشکیان، مدافع نظرات کارشناسی است اما روشنفکران ارگانیک جریان اصلاحات در اطراف او همان کسانی هستند که نظرات وهمی خود را درباره همه چیز مانند واکسن، فروش نفت، عدم تأثیر خروج ترامپ از برجام و... به او تحمیل خواهند کرد.
مسعود پزشکیان، با احترام از شهید رئیسی یاد میکند اما جریان سیاسی لانهکرده در ستاد/دولت او آنقدر وقیح است که سه سال دولت شهید رئیسی را «فلاکتبار» مینامد و دولت هشتساله روحانی را میستاید.
مسعود پزشکیان، در مناظرات انتخاباتی، تلاش دولت شهید رئیسی برای گسترش ارتباطات با همه کشورهای جهان را میستاید اما مشاور سیاسیاش تصور میکند برای گشایش در کارها، نه حتی آویزان چند کشور، نه حتی آویزان یک کشور؛ که باید آویزان یک حزب سیاسی آمریکایی (دموکراتها) شویم تا پیچ فروش نفت را برای ما شُل کند!