✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «
#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل : سوم
🔸صفحه: ۱۳۲-۱۳۳-۱۳۴
🔻ادامه قسمت: ۷۰
زیر بغلش را گرفتم.
آوردمش داخل اتوبوس.
محمدرضا را کنار حسین خواباندم؛ طوری که سرحسین و محمدرضا، کنارهم قرار گرفت.
همین که کنارهم قرار گرفتند، حسین یوسف الهی، دستش را روی صورت محمدرضا گذاشت.
محمدرضا هم دستش را گذاشت روی سینه ی حسین.
دوتایی آرام آرام با هم حرف می زدند و گریه می کردند.
حالم خیلی بدشده بود.
صحنه ی غریبی بود.
بی اختیار اشکم درآمد.
می بایست می رفتم بقیه ی بچّه ها را می آوردم داخل اتوبوس.
همین که خواستم از اتوبوس پیاده شوم ،حسین یوسف الهی گفت «آقای نژاد ،سلام من رو به همه ی بچّه ها برسون.
بگوممکنه دراین مدّت اذیّت شون کرده باشم؛ ناراحتی پیش اومده باشه؛ من رو عفو کنند.».
بغض، طوری گلویم را گرفته بود که قادر نبودم چیز دیگری بگویم.
فقط گفتم «چشم. ».
رفتم داخل سالن.
حسین بادپا، مهدی زینلی و دیگر بچّه ها را کمک کردم و یکی یکی داخل اتوبوس بردم.
بچّه ها را اعزام کردند به بیمارستان لبافی نژاد تهران.
مدّتی در آنجا بستری بودند.
محمدرضا کاظمی و حسین یوسف الهی ، هردو به علت مصدومیت شیمیایی شهید شدند.
قسمت : ۷۱
همرزم شهید: مرتضی حاج باقری
حسین شیمیایی شده و از ناحیه ی چشم آسیب شدیدی دیده بود.
سرو گردنش هم جراحت هایی برداشته بود.
حسین را منتقل کرده بودند به یکی از بیمارستان های تهران.
یک ماه، نه جایی را می دیده، نه قدرت تکلّم داشته.
بعد از یک ماه که تقریباً رو به بهبود بوده، یکی از پرستارها می آید بالای سرحسین.
ازش می خواهد که نشانی خانواده اش را بدهد تا آن ها را از وضعیتش باخبر کنند.
حسین چون حرف زدن برایش سخت بوده، یک کاغذ و خودکار می گیرد وشماره ی تلفن و اسم و فامیل دایی اش را که کارمند بیمارستان رفسنجان بوده، روی کاغذ می نویسد.
خلاصه، خانواده ی حسین، بعد از یک ماه، از سلامت پسرشان باخبر می شوند و می آیند تهران.
بعد از چند روز، حسین را مرخص می کنند و انتقال می دهند به بیمارستان رفسنجان.
در این مدّت که در بیمارستان بستری بوده، هروقت مادرش را می بیند، می گوید «مادر، ازت دلگیرم! چرا دعا کردی که من شهید نشم؟ من از همه ی رفقام جاموندم.
همه رفتند.
من رو تنها گذاشتند…».
مادرش می گوید «هنوز تو خیلی کار داری. شاید مصلحت تو این بوده بمونی.
نگران نباش. ».
❤️
@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹