فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 به خندق کافری یک نعره سر داد که‌از خوفش نفس‌در سینه اِستاد بگفت اینک خــدا را مےڪُشم من به تیـــــغم میڪَنم دین را ز بنیاد اما به ضــــرب ذوالفقارش بداد آندم ســـــرش یکباره بر باد ز فخرش آن خـــدا با حلق جبریل ندای لا فـــــــــــــــتیٰ إلا علی داد یقیناً عـــــزتِ یــزدان همین است "فقط حـیدر أمیرالمؤمنین است" علی در عرصــه‌ها کولاک می کرد دلیران عـــــــــرب را خاک می‌کرد به میدان، رعدو برق ذوالفقارش تمام آســـــمان را چـــاک می‌کرد شڪوه دولــتش در اوج شـــاهی به فخری خـنده بر افلاک می‌کرد ولی از غصــــــه ی اشــک یتیمی علی بازی به روی خــــاک می‌کرد تمام عشق آن کودک همین است "فقط حیدر أمیرالمؤمنین است" شبی دیدم جهان دست علی بود، زمین و هم زمان دست علی بود، به خاک آن سقف نیلی گر نیفتاد، ســــــتون آسمان دست علی بود به‌یک‌شیطان شهابی‌در فلک‌خورد خودم دیدم کمان دست علی بود بر آن تخــــت قضــــا روز قیامت حســـاب مردمان دست علی بود دلیل محشـــــر کبریٰ همین است "فقط حیدر أمیرالمؤمنین است" ✍🏻