بخش اول: 📌📌هفته گذشته افتخار این رو داشتم که خدمت دانش آموزان مستعد و خوبی باشم که از یکی از مدارس حاشیه شهر تبریز برای بازدید علمی به دانشگاه اومده بودن 📌 قبل از برنامه توی آسانسور که بودم شنیدم یکی از این دانش آموزا می‌گفت کاش زودتر می‌آوردن مون، من که میرم تا خود کنکور هر شب تا ساعت دو بشینم بخونم... 📌 صحبت ها رو به صورت تیکه های پازل وقایع براشون گفتم: 📌اینکه خودمم تو یکی از مدارس حاشیه شهر تبریز درس خوندم و مشکلات و سختی ها نه اینکه تاثیر منفی نداشته باشن اما مانع حرکت و رشد ماها نمی تونن باشن 📌 اینکه بعضی هاشون ممکنه پدر مادراشون پزشکی بنگلادشی رو یادشون باشه که تا همین چهل سال پیش تو این کشور به دیلی کمبود پزشک مریض می‌دیدن و امروزی رو شاهد هستند که از چند تا کشور دیگه برای درمان میان ایران 📌 اینکه مشکلات هست زیاد هم هست و نه اینکه اثرات منفی نداشته باشن اتفاقا گاها خیلی هم موثر هستن (منفی) اما مانع حرکت آدم با اراده، جامعه با اراده نیست و نباید مانع امیدواری ما به آینده بشه...