✅✅توصیه های روانشناس برای از بین بردن کینه : 1⃣احساسات منفی را انکار نکنید ‏دیده اید بعضی ها میگویند "من از هیچ‏کس چیزی به دل نمی‏ گیرم". راستش را بخواهید، دست کم از نظر روان‏شناسی این "هیچ‏ چیز" غیرممکن است. اگر خیلی بخواهیم روانکاوانه برخورد کنیم، حتی تاکید یک نفر بر "اصلا"، "ابدا"، "هیچ ‏وقت" و "در هیچ شرایطی" کینه به دل نگرفتن می‏تواند نشانه این باشد که اتفاقا ته دل آن آدم یک کینه عمیق خوابیده است و عملا آن آدم کینه‏ ای ‏تر از دیگران است. پس لطفا احساس کینه از دیگران را دست کم از خودتان پنهان نکرده و به جایش بنشینید به ابعاد مختلفش فکر کنید؛ به اینکه چقدر شدت دارد؟ نسبت به چه کسی یا چه کسانی است؟ اولین بار کی از او رنجیده ‏اید و چرا؟ آیا ممکن است ریشه ‏های این کینه به کودکی‏ تان برگردد؟ ممکن است رنجش خاطرتان خیلی افراطی و غیرواقعی باشد؟ 2⃣گام دوم : دو دو تا چهار تا کنید! یک بار دیگر این مقاله را بخوانید و با خودتان فکر کنید که روی هم ‏رفته مضرات کینه داشتن یا تلافی کردن، بهتر است یا سودهایش. همین که شما به این نتیجه برسید که بخشیدن هم می‏تواند در کنار کینه ابدی و تلافی کردن یکی از گزینه ‏هایتان باشد، از این گام نتیجه گرفته ‏اید.   3⃣گام سوم : حق قصاص و بخشش می‏گویند بخشش وقتی لذت‏ بخش ‏تر است که آدم توانایی قصاص کردن را داشته باشد. اینکه شما خودتان را، هم در انجام تلافی و هم در بخشیدن محق بدانید، باعث می‏شود که راحت‏ تر و بدون اکراه دیگری را ببخشید. شاید به همین خاطر است که مراسم آشتی کنانی که بدون میل دو طرف قضیه انجام می‏ شود، معمولا نتیجه نمی‏دهد. 4⃣گام چهارم : به محدودیت‏های او فکر کنید حالا وقت این است که کمی مقدار هیجان قضیه را بیاورید پایین و اتفاقی را که باعث رنجش شما شده است، منطقی ‏تر بررسی کنید. ببینید که واقعا چرا رنجاننده، شما را رنجانده است. آیا او خودش محدودیت‏‏هایی نداشته که باعث آن رفتار شده است؟ ممکن نیست که در روز یا روزهایی که شما را رنجانده است، از چیزی ناراحت بوده باشد؟ احتمال ندارد که شما رفتاری کرده باشید که چیز تلخی را برایش زنده کرده باشد؟ اصلا به این خاطر نیست که او خودش در زندگی ‏اش تحت فشارهای روانی شدیدی بوده و برای همین کلا عصبی بار آمده است؟ خب! همه اینها می‏تواند محدودیت‏هایی باشد که باعث می‏شود یک نفر شما را برنجاند. شما خودتان از این محدودیت‏ها ندارید؟ برای خودتان پیش نیامده که ناخواسته یک نفر را برنجانید؟ منصف باشید دیگر! 5⃣گام پنجم : خوبی‏ها را هم ببینید معمولا رنجش خاطرهای عمیق از کسانی پیش می‏ آید که ما از آنها توقع رنجاندن نداشته ‏ایم. خب، این آدم‏ها که یک دفعه از آسمان نیامده ‏اند؛ این آدم‏ها یک خوبی‏هایی داشته ‏اند که ما اول با آنها احساس نزدیکی کرده ‏ایم که بعد از رفتارشان برنجیم دیگر. فکر کنید، ببینید که واقعا هیچ خوبی‏ ای در وجود آن آدم نیست؟ 6⃣گام ششم : تصمیم بگیرید تا حالا دیگر باید دستتان آمده باشد که بخشیدن، هم عمل منصفانه‏ تری است و هم در درجه اول به نفع خودتان است اما هنوز مختارید که بین گذشت و کینه یکی را انتخاب کنید. به هر حال، دل را یک دله کنید و تصمیم بگیرید. برای تصمیم‏ گیری عجله نکنید اما زیاد هم در تردید نمانید. فقط یادتان باشد که تصمیم‏ گیری‏تان فقط به خاطر منافع منطقی نباشد و واقعا از ته دلتان دیگران را بخشیده باشید. 7⃣گام هفتم : بخشیدن را در عمل نشان دهید! اگر واقعا از ته دل یک نفر را بخشیده باشید، دیگر نباید اکراه داشته باشید که بروید با او دست بدهید و روبوسی کنید. اگر هم به شما بر می‏خورد که چرا او پا پیش نگذاشته است، غیرمستقیم به دوستان مشترک نشان دهید که تمایل دارید با رنجاننده آشتی کنید. همیشه پایه ‏هایی برای مراسم آشتی کنان وجود خواهند داشت!  @hagigatevasel