🌹نجوای امام صادق«علیه‌السلام» با حضرت بقیةالله «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» ♦️سَدیر صَیرَفی می‌گوید با مُفَضّل بن عُمَر و اَبوبصیر و اَبان‌بن‌تَغلب به حضور مولای خود امام صادق«علیه‌السلام» شرفیاب شدیم و دیدیم حضرت روی خاک نشسته‌اند و کَسای جامه خیبریِ طوق‌دارِ بی‌گریبان، با آستین کوتاهی پوشیده‌اند و مانند مادرِ فرزند مردهٔ جگرسوخته می‌گریند. ♦️اندوه از رخسارشان نمایان بود و چهره‌شان دگرگون شده و چشمانشان مملو از اشک بود و می‌فرمودند: «سیدی! غَیبتُكَ نَفَت رُقادی و ضَیَّقَت عَلَّیَ مِهادی و ابتزَّت منی راحةَ فوادی، سیدی! غَیبتُكَ اوصلت مصابی بفجایع الابد و فقدُ الواحد بعد الواحد یُفنی الجمعَ و العدد»؛ ای آقایم، غیبت تو خواب از چشمم ربوده و رختخواب را بر من تنگ کرده و آسایشِ دلم را برده است. ای آقایم، غیبتت مصیبت‌های مرا به مصیبت‌های دردناک همیشگی متصل ساخته و از دست‌دادن یکی پس از دیگری، سبب نابودی جمع و شمارهٔ دوستان شده است. ♦️به راستی، چه شد که امام صادق«علیه‌السلام» با آنکه دوران غیبت امام دوازدهم«علیه‌السلام» در زمان ایشان واقع نشده بود و امام زمان«علیه‌السلام» نیز به ظاهر هنوز پا به عرصهٔ دنیا نگذاشته بودند، در غم غیبت آن حضرت مضطرانه و با سوز و گدازی جان‌کاه می گریستند، ولی ما که در دوران غیبت واقع شده‌ایم، حتی در فکرمان هم کمتر به یاد حضرت هستیم؟!