#حکایت
دو روباه در وسط روستا با هم دعوا میکردند و مردم هم جمع شده بودند به تماشا. همه تعجب میکردند و جویای علت میگشتند.
جغدی از بالای درخت تماشا میکرد
و میخندید ،یکی پرسید تو چرا میخندی؟
جغد گفت:
پشت این دعوا جریانی هست اینها همگی در یک منطقه هستند و هرگز با هم دعوا نمیکنند،
این دعوا ساختگی هست و آنها شما را مشغول کردهاند تا بقیه روباه ها بتوانند
راحت مرغ و خروسهایتان را ببرند.
وقتی مردم به خانههایشان برمیگردند
داد و بیداد بلند میشود یکی میگوید خروسم نیست، دیگری فریاد میزند مرغم کو؟
از هر گوشهای صدای آی داد بلند میشود.
جغد هم سرش را تکان میدهد و به باورشان افسوس میخورد،
چون اینکار چند بار تَکرار شده بود!
مراقب دعوای روباه ها باشیم...
این حکایت انتخابات ایران ودشمنانی که دعوای دروغین به راه می اندازند تا امنیت ایران را غارت کنند...
حواسمان باشد نگاه شهیدان به انتخاب ماست...
حواسمان به خونهای پاک شهیدان باشد.
✅