یکی برام تعریف میکرد؛ تو خیابون بودم ، داشتم برمی‌گشتم خونمون . . همه‌جارو بسته بودن . .. یهو یه خانومِ چادری جلومو گرفت ؛ واقعاً ترسیدم . . برگشت بهم گفت : - عزیزم از اونور نرو نیروهای امنیتی وایستادن اون سمت ، یهو می‌گیرنت بیچاره میشیم . ! " اشک تو چشمام جمع شد از طرزِ حرف زدنش ؛ نگفت : بیچاره میشی . ! " نگفت : پدرومادرت بیچاره میشن . ! " گفت : بیچاره میشیم . . " غیرمستقیم با حرفش بهم گفت : جزء خانوادمی . ! " یکی از کسایی بود که بهم فهموند نباید به پوشش نگاه کرد ، باید به قلب نگاه کرد . :) اگه چادری و مذهبین اینجوری باشین