دیدمت لرزید دستم، چادر اُفتاد از سرم یک نفر پرسید:خوبی؟!گفتم:اکنون بهترم زیر لب با اخم گفتی:چادرت را جمع کن خنده رو،آهسته تر گفتم:اطاعت سرورم:) 🥺🤍