روایت‌داریم؛مولا‌علی‌‌بعد‌ازضربه؛ میخواست‌ازمحراب‌مسجد‌تا‌خونه‌بره، زیربغل‌مولاروگرفته‌بود،وقتی‌نزدیک‌منزل‌شدن گفتن:بزارید‌خودم‌برم نمیخوام‌دخترم‌منو‌با‌این‌حال‌ببینه:)💔