امروز مهمان شهیدِ امر به معروفــــــ... 🕊شهید محمد محمدی🕊 تاریخ تولد: ۱۳۶۰ تاریخ شهادت: ۲۸ / ۷ / ۱۳۹۹ محل تولد: تهران محل شهادت: تهرانپارس 💠شهید محمدی قرار بود بار و توشه سفر به سوریه را ببندد،اما شهادت در کنار منزلش برایش رقم خورد.. 💠مهرماه بود محمد، و دو پسرش احمدرضا و امیررضا بیرون از خانه و جلوی در که روبه‌روی نانوایی است،ایستاده بودند. 💠گویا خانمی بعد از خرید نان وقتی می‌خواهد از کنار ماشین رد شود، دستش با آیینه یک خودرو برخورد می‌کند و به راننده و سرنشینان خودرو اعتراض می‌کندو سرنشینان خودرو شروع به فحاشی با الفاظ رکیک می‌کنند. 💠شاگرد نانوا پیش می‌آید و از آنها می‌خواهد که رعایت ادب و متانت را داشته باشنداما آنها با شاگرد نانوا هم درگیر می‌شوند. 💠 شهید محمدی به سرنشینان خودرو تذکر لسانی می‌دهد و از آنها می‌خواهد که دیگر اینجا را ترک کنند و ادامه ندهند،چون زن و بچه مردم در حال رفت و آمد هستند 💠 اما سرنشینان خودرو تا محمد را می‌بینند به فحاشی‌هایشان ادامه می‌دهند،یکی از آنها با محمد درگیر می‌شود ،شهید که جثه‌دارتر بود، گویا حریف محمد نمی‌شوندبا تماس از دوستان اراذلشان می‌خواهند که به محل بیایند. 💠کمتر از چند دقیقه تعدادی از دوستان اراذلشان به کمک آنها می‌آیند.آنها چاقو با خود داشتندو چاقو را بالای سرشان می‌چرخاندند و عربده می‌کشیدند و فحاشی می‌کردند. 💠شهید محمدی تا این صحنه را می‌بیند از مردم و خانم‌ها می‌خواهد که دور شوند چون احتمال دارد که آسیب ببینند.🪷 💠آن فردی که چاقو در دست داشته، یک چاقو به صورت محمد می‌کشد و بعد از پشت سر، ضربه‌ای با چاقو به پهلوی محمد وارد می‌کند. او بعد از ۲ ساعت در بیمارستان به شهادت می‌رسد 💠اعضای بدن شهید محمد محمدی با موافقت خانواده به بیماران نیازمند اهدا شد 🕊شادی روح شهدا صلوات🕊