📣 میز نقد در برنامه تلویزیونی | بخش دوم ⭕️ آرش خوشخو: 🔺«دو گفتمان رایج در مورد فرزند نیاوردن داریم که هر دو را هدایت هاشمی مطرح می‌کند. یکی اینکه وقتی خودمان در زندگی دچار مشکل هستیم، چرا باید یکی دیگر را به زندگی‌مان وارد کنیم و دیگر آنکه وقتی دنیای ما دنیای تیره و تاری است، چرا باید فرزندی را به دنیا بیاوریم. این دو دیدگاه از سوی طبقه متوسط مطرح می‌شود. طبقه‌ای که اصول زندگی‌اش خارج از قواعد نظام است. بسیاری از سوءبرداشت‌های جامعه ما بر اثر سوءبرداشت مسئولین، خطبا و علما از طبقه متوسط است. این فیلم فرصت خوبی است تا خطباء و علماء با زندگی واقعی طبقه متوسط جامعه آشنا شوند. 🔺به علاوه، فیلم ریشه‌های سنتی طبقه متوسط را نیز به ما نشان می‌دهد. زنی که بازیگر تئاتر است، علاقه زیادی به شهرت دارد و هر روز تمرین تئاتر می‌کند، ریشه‌اش به شهر سنتی مانند یزد بر می‌گردد. نکته مهم دیگر این که فیلم نتیجه‌گیری مرسوم طبقه متوسط، بن بست یا راه خوش بی‌خود نشان نمی‌دهد، اتفاقا راه حل نشان‌مان می دهد. قرائت تلخ و تیره فیلم از زندگی در تهران هدایت هاشمی را مخاطب قرار می‌دهد و فقط اوست که این را قرائت را می‌شنود.» ⭕️امیررضا مافی: 🔺«تعریف من از طبقه متوسط با خوشخو متفاوت است. معتقدم فیلم، رمان و اثر هنری باید تاثیر معرفتی داشته باشد. شما می‌گویید تاثیر تجربی دارد اما من معتقدم ما را در وضعیت قضاوت قرار می‌دهد، وضعیتی که هر دو طرف حق دارند و در نهایت به بن‌بست می‌رسند و معتقدم پایان الکن است.» ⭕️ آرش خوشخو: 🔺«واکنش دراماتیک بازیگران به صبغه طبقات اجتماعی آن‌هاهم بستگی دارد. این فیلم نمایش کامل طبقه متوسطی است که هدایت‌وار شروع و تتلو‌ وار تمام می‌کنند. آدم‌هایی که خیلی خوب زندگی می‌کنند اما وقتی تصمیم به بچه‌دار شدن می‌گیرند، فیلسوف شده و می‌گویند بچه مانع خوشبختی است.» ⭕️ امیررضا مافی: 🔺«زن فیلم به حرکت و فعلیت می‌رسد، اما مرد با وجود اینکه اصرار زن در تصمیمش، یعنی نگه داشتن فرزند، را می‌بیند، همچنان در انفعال خود باقی می‌ماند. فعلیت و حرکت زن بسیار ارزشمند است و مخاطب را به سمت خود سوق می‌دهد که عبدالوهاب توانسته است آن را به خوبی به تصویر بکشد.» @MovieReviewMag