نگین عشــــــ❖ــــق
بال پرواز شکسته ست، سلاحت بردار !
کودکی سوخته، تنها...و
سری شد بردار!...
بوی باروت گرفته ست تمام شهرش
غزه در خون و زمین درد و زمان در پیکار!
عمر مردی که خمیده ست، قدش در زندان
بغض تاریخ شود، خسته تنش در رگبار!
داغ بر داغ، زمینت همه گورستان شد!
جسم وروحش، و تنش بی وطنش! شد بیدار...
هرطرف هم به لب آرید کمی لالایی...
طفل زیبا، تن سردش و غمین در
آوار
سر هرکوچه گذارید دوتا گهواره...
دختری یا پسری خفته بدون دیدار...
لکه ی ننگ به پیشانی تاریخ شده...
باز فریاد بزن ،مرگ بر این استکبار
شرق تا غرب چرا نطق وبیانش خاموش
عقربه کوک زمان گشته...بخوانش هشدار!
می شود باز فلسطین وطنت، دل خوش دار
غزه صبرش به جهان شهره شده در اعصار
C᭄᭄⚘⊱کامله منصوری៑ဳ✍☘
✶❃ ⃟░⃟ ❃✶៑ဳ