🔆 از گل یا پوچ تا سفره انداختن...🔆 اوایل که در دورهمی های فامیلی با بچه ها میکردم یا کتاب قصه میخواندم، برای بزرگترها عجیب بود که من وقتم را در مهمانی با فرزندانشان سپری میکنم..اما بعد از چند وقت بازی های ما را بعنوان بخشی از مهمانی پذیرفتند..و حتی در بعضی بازی هایی که انجام میدادیم (مثلا در گل یا پوچ)به فرزندانشان مشورت هم میدادند که چطور بازی را انجام دهند.در همین مدت مشورت دادن ،فضای اولی که بینشان حاکم بود شکسته می شد و از آن حال وهوای مرسوم و صحبت های همیشگی خارج می شدند... در یکی از ها وقت نهار شد، من از فرصت سفره انداختن استفاده کردم و از بچه ها گرفتم ، سفره آوردند، سالاد آوردند ،بشقاب ، قاشق و.. . بزرگترها مشاهده کردند که بچه ها بدون هیچ بهانه ای کاملا درگیر کمک کردن شدند... ♦️خاطره آقای مینایی از 🏡 ؛ 🔸 instagram.com/hambazi.tv 🔸 sapp.ir/hambazi_tv 🔹 @hambazi