#فامیل_ما
#تجربه_های_عسلی
⭕️ پشتی بازی، اخم ها و خنده ها
⚡️جمعه ای که گذشت، مهمان خانه
#پدر_بزرگ بودیم. سر سفره غذا، هر کدام از بچه ها به نحوی شروع کردند به
#بهانه_گیری، پدر و مادرها با صحبت خواستند حل و فصل کنند اما بچه ها دست بردار نبودند. کم کم بزرگ ترها اخم هایشان توی هم می رفت و پدر و مادرها خجالت زده و نگران در انتظار واکنش دیگران بودند. یکی از بچه های کوچک که سه سال بیشتر نداشت، می خواست از پشت سر من به طرف مادرش حرکت کند، خیلی سریع خودم را کشیدم عقب و با پشت به او تکیه کردم و گفتم: « به به چه پشتی خوب و نرمی! »
با این جمله ناگهان توجه بچه های دیگر هم جلب شد و در چشم به هم زدنی ترافیکی از بچه های کوچک پشت من شکل گرفت که می خواستند پشتی من بشوند.
هر کودکی که می آمد و "پشتی من" می شد با جمله
#محبت آمیزی به او واکنش نشان می دادم: « چه شکمی دارد این پشتی، آهان، این پشتی دست و پا هم دارد و...»
کم کم خنده بر لبان بزرگ ترها نشست، فرصت را غنیمت شمردم و از بچه ها خواستم که هر کدام بروند و پشتی پدر و مادرهایشان بشوند...!
غذاهای داخل ظرف ها داشت ته می کشید و صدای خدایا شکر پایان سفره شنیده می می شد. بدون اینکه کسی بر سر بچه ها داد و بیدادی کرده باشد.
🔺تجربه آقای حسین ابراهیمی از
#بازی_در_دورهمی_فامیلی🔻
🏡
#هم_بازی؛
#مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸
instagram.com/hambazi.tv
🔸
sapp.ir/hambazi_tv
🔹
@hambazi