#فهمیدن_محرم
💢کاروان به کربلا رسید
🔻زهیر به حسین (علیهالسّلام) گفت:
نزدیک ما، کنار رود فرات ، یک آبادی است که پر از خارهای (مغیلان) است، و موجب استتار و مانع نفوذ دشمن میشود و فرات آن را از سه سو احاطه کرده است. امام پرسید: نامش چیست؟ گفت: عقر
فرمود: پناه میبریم به خدا از عقر، حسین (علیهالسّلام) به حر گفت: بیا تا کمی جلوتر برویم، آنگاه فرود آییم. حر و سپاهیانش با امام، به راه ادامه دادند تا آنکه به کربلا رسیدند. در آنجا حر و یارانش در برابر امام ایستادند و آنها را از رفتن بازداشتند.
حر گفت: همین جا فرود آیید، فرات که به شما نزدیک است. حسین (علیهالسّلام) پرسید: اسم اینجا چیست؟ گفتند: کربلا.
فرمود: محلی که با رنج و بلا همراه است. پدرم هنگام رفتن به صفین ، از اینجا گذشت. من با او بودم، ایستاد و از نام این سرزمین پرسید. نامش را گفتند. فرمود:
اینجا محل فرود آمدنشان، و مکان ریخته شدن خونشان است. پرسیدند: چه کسانی؟ فرمود: کاروانی از خاندان محمد (ص) اینجا فرود میآیند. آن گاه امام حسین (ع) دستور داد بارها را همان جا فرود آورند
📚دینوری، ابوحنیفه، الاخبارالطوال، ص۲۵۳.
#ادامه_دارد
🆔
@hamechi_media