حامدزمانے
(۲۳) 📄 حافظ | غزل ۱۵۱: دَمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد به می بفروش دلقِ ما کز این بهتر نمی‌ارزد به کویِ می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند زهی سجادهٔ تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد 📄 حافظ | غزل ۲۸۷: شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش سِماطِ دَهرِ دون‌پرور ندارد شهدِ آسایش مَذاقِ حرص و آز ای دل، بشو از تلخ و از شورَش بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش ‌ 📌تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۴/۱ ┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈• 〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR