توهم تله جنگ در چند سال اخیر، هر بار که اسرائیل به پایگاه T4 حمله می کرد، هر دفعه که نظامیان ما را با خیال راحت شهید می کرد، به خصوص وقتی شاه مهره کلیدی ایران در سوریه، یعنی شهید سید رضی موسوی را ترور کرد و حتی وقتی به سفارت ما در دمشق، حمله کرد، وقتی می گفتیم پاسخ قاطع، آشکار و مستقیم بدهید، عده ای استدلال می کردند که این اسرائیل است! دو دوتا چهارتا می کردند که اگرچه او مستقیم زده ولی صلاح نیست صریح جواب بدهیم! باید صبر استراتژیک داشته باشیم! باید پاسخ نیابتی و غیرمستقیم بدهیم! و مبادا در دام این تله بیفتیم! این استدلال آن قدر طرفداران فراجناحی و دیپلمات و نظامی داشت که حتی در همین قضیه اخیر کنسولگری هم، به شدت تکرار می شد و برای آنکه آتش انتقام مستقیم سرد شود، دلیل و برهان می آوردند که سفارت، جزو خاک کشور نیست و اتفاق خیلی خاصی نیفتاده است، پس حمله نکنید! که اگر پاسخ مستقیم بدهید جنگ می شود و دلار سر به فلک می کشد و کشور به مشکل می خورد! مکررا دلیل آوردیم که تله جنگ، توهم است! که فی القصاص حیات! که اگر عقب بنشینیم، دشمن باز هم جلو می آید! اما پاسخ این بود که شما تندروها، شما جوان های احساسی، قواعد جنگ را نمی دانید و منطقه را نمی شناسید! الحمدلله این کشور، رهبر حکیمی دارد که بصیر و باتجربه و شجاع و قاطع است! هم او پیش تر گفته بود که دوران بزن و دررو تمام شده است و اگر یکی بزنی ده تا میخوری! و هم او بود که این توهم تله جنگ را برهم زد و گفت پشیمانتان می کنیم! حالا یک روز بعد از طوفان ایرانی ، آمریکا به اسرائیل گرا می دهد که ادامه نده و کابینه جنگ اسرائیل هم دارد سناریوی "اصلا هم درد نداشت" را اجرا می کند که آبرومندانه، بزدلی خودش را مخفی کند. پس چه شد تله جنگ؟! چه شد تمایل اسرائیل برای درگیری مستقیم نظامی با ایران؟! چه شد آن همه محافظه کاری در انتقام نگرفتن؟! و در این قضیه، درسی است برای همه مسئولین نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی! ان شاءالله که بیشتر مطیع اوامر رهبری حکیم باشیم! @hamedmalhani