#پارت114
#فصل_دوم_بارکد
من به صورت
آدما نگاه می کنم اما سیرتشونو میبینم
توسیرت من چی دیدی؟
یه چیز گنگ،
مبهم
فقط میدونستم این هویت واقعیت نیست
پس گشتم تا پیداش
کردم.
از انتخابت راضی هستی؟
هر یه روزی گذره، بیشتر حسرت میخورم که چرا زودتر پیدات نکردم
_ممنونتم
کیان
معلوم نبود اگه تو نبودی من الان کجا داشتم سر می کردم....
باز رفت رو دنده خودشیفتگی
البته همه کاراش شوخی بود
دیگه گفتم که خدا نعمتی مثل من رو به هرکسی نمی ده.
قدرم رو بدون.
_چشم...
یکم که گذشت :
گفتم کیان اگه دختر باشه بچمون به پلیس میدیش؟
وا درسا این چه مدل بیان کردنه؟
چی بگم خب؟
بگو اجازه میدی دخترمون بایه پلیس ازدواج کنه؟