یکی از غریب ترین شهدای فاطمیون (بوستان قربانی )🌹 آمد پیشم درخواست مرخصی کرد، گفتم خودت میدونی برادر الان نمیشه چند روز دیگه عملیات شروع میشه ‼️... دیدم شانه هاش شروع کرد به لرزیدن، اشک از چشماش سرازیر شد.😭 گفتم : چی شده!؟😳 گفت: همین الان باخبر شدم مادرم فوت کرده😔 گفتم: مادرت کجا زندگی میکرد؟گفت: افغانستان.😢 گفتم: آخه تو که نمی تونی بری افغانستان❗️گفت: آخه مادرم جز من کسی رو نداشت😔و من جز مادرم کسی رو ندارم😭 راضیش کردم نره، مجلسی هم برای مادرش همون جا برگزار کردیم...🏴 بعد از اون هر وقت میدیدمش میگفت : فلانی،دعا کن زودتر برم پیش مادرم، آخه میترسم اون دنیا هم تنها باشه😔 هر بار که اینو می گفت غوغایی تو دلم میشد. دوستان ، را با ذکرصلوات یاد کنین. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313