⭕️ آبانماه سال 1363 سردار شهید مهدی زین الدین به همراه برادرش شهید مجید زین الدین ( که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشکر علی بن ابیطالب (ع) بود ) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حرکت می کنند . در آنجا به برادران می گوید : من چند ساعت پیش خواب دیدم که خودم و برادرم شهید شدیم ،...!💔
▫️موقعی که عازم منطقه می شوند ، راننده شان را پیاده کرده و می گویند : خودمان می رویم ،... حتی در مقابل درخواست یکی از برادران ، مبنی بر همراه شدن با آنها ، برادر مهدی به او می گوید : تو اگر شهید بشوی ، جواب عمویت را نمی توانیم بدهیم ، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می توانیم بدهیم .
▫️آقا مهدی راه می افتد از بانه برود پیرانشهر در یک جلسه ای شرکت کند . طبق معمول با راننده بوده ولی همان لحظه که می خواسته اند راه بیفتند ، مجید که از اقوام آقا مهدی بود می رسد و آقا مهدی هم به راننده می گوید دیگر نیازی نیست شما بیائید با برادرم می روم . بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود. مجبور بودند یواش بروند . که به کمین ضد انقلاب برمی خورند . آنها آر پی جی می زنند که می خورد به ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پائین می آید تا از خودش دفاع کند و تیر می خورد ."
📷 #تصاویر زیر مربوط به ماشینی است که #شهیدان زین الدین در آن مورد اصابت آر پی جی نیروهای ضد انقلاب قرار گرفتند . در این تصاویر خانواده #شهیدان زین الدین در حال بازدید از ماشین هستند ،...💔
🌹 روحــشــون شــاد و یــادشــون گــرامــیــ با ذکر صلوات 🌾
➥🅹🅾🅸🅽🅸🅽⤵️
https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313