🌷 شهید عباس دانشگر : از ۹ سالگی ، هر سال در مراسم اعتکاف شرکت می‌کرد تا ۱۳ امسال که همان روز به سوریه پرواز داشت . همسرم همیشه به پسرها می‌گفت : « شما باید با اسرائیل بجنگید و شهید شوید .» 🍃 عباس آقا در سال‌های تحصیل خوب درس می‌خواند . بچه زرنگ و باهوشی بود . به ریاضی علاقه داشت و رشته‌اش هم همین بود. همان سال اولی که امتحان کنکور داد، مهندسی کامپیوتر دانشگاه سراسری سمنان قبول شد. همزمان در آزمون دانشگاه امام حسین (ع) هم شرکت کرد و پذیرفته شد . با اینکه بیشتر فامیل و اطرافیان توصیه می‌کردند که مهندسی کامپیوتر را ادامه دهد ، اما او دانشگاه امام حسین (ع) را انتخاب کرد . 🍃 مهرماه ۹۰ وارد دانشگاه امام حسین (ع) شد و بعد از پایان تحصیلات به‌طور رسمی کارش را در سپاه شروع کرد . یکبار که به محل کارش رفته بودیم ، مسئولش خیلی از اخلاق ، صبر و ادب عباس تعریف می‌کرد . 🍃 می‌گفت : « با اینکه کار عباس مرتب در ارتباط با ارباب رجوع بوده است ، اما عباس برای هر مراجعی که وارد اتاق می‌شد ، تمام قد می‌ایستاد و با روی خوش کار آنها را انجام می‌داد .» 🍃 یک سال قبل از شهادت عباس خواب دیدم که با پسرم  وارد باغ سرسبز و بزرگی شدم که رهبر معظم انقلاب بر سکویی در باغ نشسته بودند . با عباس خدمت آقا رفتیم و سلام کردم و احوال آقا را جویا شدم . آقا به عباس اشاره کردند که : پیش من بیا ،... عباس کنار آقا نشست و آقا دو سه بار دست به سر پسرم کشید و به عباس جملاتی گفتند که بعد از خواب دیگر یادم نیامد آن جملات چه بودند . 🌹 ➥🅹🅾🅸🅽🅸🅽⤵️ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313