🔹چند سال پیش علی فردوسی، شاعر انقلابی کشورمان در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری شعری در خصوص فلسطین و مظلومیت این روزهای غزه این شعر رو قرائت کرد.
یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد
باید نشست و یک غزل تازه کار کرد
در کوچه میگذشتم و پایم به سنگ خورد
سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد
از ذهن من گذشت که با سنگ میشود
آیا چه کارها که در این روزگار کرد
با سنگ میشود جلوی سیل را گرفت
طغیان رودهای روان را مهار کرد
با سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت
بیسرپناهها همه را خانهدار کرد
یا میشود که نام کسی را بر آن نوشت
با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد
یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت
زد شیشهای شکست و دوید و فرار کرد
با سنگ مفت میشود اصلا به لطف بخت
گنجشکهای مفت زیادی شکار کرد
یا میشود که سنگ کسی را به سینه زد
جانب از او گرفت و به او افتخار کرد
یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را
در پیش چشم ناکس و کس شرمسار کرد
ناگاه بیمقدمه آمد به حرف، سنگ
این گونه گفت و سخت مرا بیقرار کرد:
تنها به یک جوان فلسطینیام بده
با من ببین که میشود آنگه چه کار کرد!
👌نکته جالب:
مقام معظم رهبری با تمجید فراوان از شعر وی فرمود: مضمون، جهت، لفظ و همه چیز خوب بود. فقط یکی از کارکردهای سنگ را نگفتید:
«هر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفت// آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد»
✅
#حمیدرضاعقیلی
@hamidrezaaghili