امروز وارد بيروت شدیم. از کنار دو حفره مشهور هم رد شدیم که اسرائیل گمان می کند با ایجاد آنها مسیر مقاومت را بسته است! حال که فقط مسیر مردم معمولی را بسته و ارتباط بین دو ملت را محدود کرده است. هر چند این مردم هم با این چیزها متوقف نمی شوند! تا به اینجا از مردم لبنان، جز احترام و عشق نسبت به ایران چیزی ندیده ام. نمی دانم برخی از دوستان بر چه اساسی برخی از شایعات را منتشر می کردند. بلافاصله پس از رسیدن به لبنان فعالیتمان آغاز شد. از دو مرکز بزرگ اسکان نازحین (جنگ زدگان) نازنین بازدید کردیم و کارهایی که دوستان جهادی کرده اند. تا به اینجا فقط توانسته اند بخشی، تاکید می کنم بخشی از نیازهای ضروری را تأمین کنند. منظورم پایین ترین سطح هرم مازلو است. آن هم در حداقلی ترین سطح. یعنی غذا، سرپناه (آن هم نه همراه با دمای هوای مساعد!)، دستشویی و توالت، آب آشامیدنی (که گاه یک خانواده برای دستیابی به آن باید ۷ طبقه بالا و پایین برود، آب گرمکن و حمام (تقریبا برای هر سیصد نفر یک حمام آن هم در ساعات مشخص)، چند تشک ابری برای زیر پا (بدون هرگونه فرش و موکت و زیرانداز) و از این قبیل. هنوز فاصله زیادی دارد که به یک سرپناه داری امکانات کافی در حد پایین ترین دهک ایران نزدیک شوند. نمی دانم مواضع رسمی چه است، اما موضع میدانی ما در این دو روز این است که تنها راه، اتصال جامعه ایرانی و جامعه لبنانی از طریق مواکب است با مدل اربعینی. همان اختلاط امت ایرانی و عراقی که در اربعین رخ داد، اینبار اجتماع این دو ملت با ملت لبنان را رقم می زند. ☘️کانال تحلیل‌های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi