سلام بر دوستان. نکته ای در باب زاکانی اینکه آقای زاکانی این را که می گویم بتواند انجام دهد یا نه، مسئله دوم است. اما: پر واضح است که تهران امروز، یک مسئله سیاسی در جمهوری اسلامی است. نسبتی که مجموعه تهران نشینان با نظام برقرار کرده اند امروز بیش از یک مسئله اقتصادی (مثل قدرت خرید) و یک مسئله شهری (مثل ترافیک)، یک مسئله سیاسی است و لذا لاجرم به پردازش سیاسی نیاز دارد. اگر چه این به معنای نبود مسئله در اقتصاد و در نظام شهری نیست. بلکه سخن از اولویت هاست. نمایان ترین بعد مسئله سیاسی را می توان در اعتماد و مشارکت تصویر کرد. اعتماد به حاکمیت و برعکس و مشارکت با حاکمیت و برعکس. که اعتماد و مشارکت امروز حتی به عنوان یک اصل اجتماعی و میان خود مردم نیز با بحران مواجه شده است. شاید اگر ابتدای دوران آقای قالیباف بودیم، مسئله را بیشتر شهری می دانستیم اما امروز، سیاست بحران زده تر است. تلاش شهرداری در جلب مشارکت برای شورایاری ها به فرایندی مضحک بدل شده. فرهنگسراها و حتی مساجد، خالی از مشارکت شده اند. بخش های از عدم مشارکت در انتخابات (که در تهران به نحو غیرقابل تصوری ریزش کرده) به سبک مدیریت شهری (و البته ملی) و احساس فساد و ... باز می گردد. و موارد فراوان دیگری که باید آن را در سیاست جستجو کرد. و لذا حق می دهم به نظام که پاسخ را در سیاست جستجو کند. می دانیم که پزشک بودن، لکه نچسبی به آقای زاکانی است. زاکانی یک مرد سیاست است با حواشی پزشکی. نه یک متخصص پزشکی هسته ای با حواشی سیاسی. لذا این که برای حل مسئله یکی از گزینه ها باشد منطقی است. اینکه زاکانی با لابی گری انتخاب شده نیز محل تامل است. چرا که همین زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری که به مراتب ورودی سخت تری دارد با این اتهام مواجه نبود. و همه اینهایی که امروز به او می تازند، آن روز سرمست از حضورش بودند. همین نیز نشان می دهد که زاکانی یک ماجرای سیاسی است. اما آیا زاکانی می تواند مشارکت و اعتماد را بیافزاید و فساد را کاهش دهد مسئله اساسی من نیز هست. انشاءالله که بتواند. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi