وضعیت زندگی انسان در چند دهۀ اخیر با رشد نابرابری همراه بوده است. برای مثال در ایالات متّحده از ۱۹۷۰ به این‌سو سهم یک‌درصد بالای صاحبان ثروت دوبرابر افزایش یافته است. این الگو با شدّت متفاوت در کشورهای دیگر نیز تکرار شده است. وقوع بحران‌های مالی از جمله بحران مالی سال ۲۰۰۸ این سوال را به ذهن متبادر می‌کند که چارۀ کار چیست؟ چرا لیبرال-دموکراسی که روزی «پایان تاریخ» خوانده شد، از نظر اقتصادی مشکل‌آفرین ظاهر شد و با دموکراسی به سلطه‌جویان اجازۀ تحرّک بیشتری داد؟ پوزنر و ویل در این کتاب به ما نشان می‌دهند که چگونه نبود اندیشه‌های اقتصادی نو به وضع کنونی انسان منجر شده است. به اعتقاد نویسندگان این کتاب، توان نظریه‌های اقتصادی چپ و راست تحلیل رفته و پاسخگوی نیازهای انسان امروز نیست. اندیشۀ چپ با سقوط شوروی ناتوانی خود در برآورده‌کردن نیازهای انسان را اثبات کرد و همچنین اندیشۀ راست حتی از پایبندی به ارزش‌های خود نیز ناتوان است. از همین‌رو نویسندگان کتاب، با الگوگیری از فعّالیت نوابغ اقتصادی پیش از خود و توجّه به ارزش‌های اصلی اندیشه‌های چپ و راست که امروزه نادیده گرفته می‌شوند، راهکار عملی خود مبنی‌بر ایجاد و توسعۀ «بازارهای رادیکال» را مطرح می‌کنند. راهکاری که با وضعیت انسان امروز که رو به سوی هوش مصنوعی دارد، انطباق داشته باشد؛ راهکاری که بازار را به ساحت‌های مختلف زندگی‌مان توسعه دهد. 🆔 @SSL_Qasd