‏🌟چرا این مناظره را نپذیرفتم؟ فارغ از لحن موهن دعوتنامه و توئیت با عنوان بسیج دانشجویی شریف، شاید اینک توضیح چند نکته درباره دلایل عدم پذیدش مناظره با برادر مدنی‌زاده لازم باشد. به نظر می‌رسد دلیل اینکه عزیزان بسیج، برادر مدنی‌زاده را به عنوان طرف مناظره پیشنهاد کردند، برجی ارجاعات یادداشت "بچه‌های شیکاگو؛ از سانتیاگو تا تهران" باشد. درست است. در آن یادداشت، ارجاع عبارت "بورسیه بنیاد HAND" و "نویسنده سند اصلاح ساختار بودجه در دولت آقای روحانی" و "عضو شورای سند تحول دولت آقای رئیسی" ایشان بودند، اما مسئله و موضوع آن بحث، شخص آقای دکتر مدنی‌زاده -که انسان متشخصی نیز هستند- نبوده و نیست. آن یادداشت، یک بحث کاملا سیاسی و مرتبط با سیاست خارجی آمریکا و در چارچوب منازعه دولت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران و تحریم فلج‌کننده و فشار حداکثری بود و اینکه اساسا نامی از آقای مدنی‌زاده و دیگران در آن مطلب نبردم، به این دلیل بود که موضوع، فراتر از فرد و افرادی مشخص است. و تقلیل یافتن مسئله به یک یا چند فرد، موجب انحراف در فهم و مواجهه با مسئله خواهد شد. موضوع بحث، یک اختلاف نظر اقتصادی هم نیست که به مناظره گذاشته شده و نتیجه‌ای از آن گرفته شود. موضوع، کاملا در ساحت سیاست و اندیشه سیاسی قرار دارد و طرف مناظره، باید متناسب و مرتبط باشد. برادر مدنی‌زاده یک نخبه المپیادی در رشته ریاضی بوده‌اند که ان‌شاءالله با انگیزه تحصیل علم و خدمت به کشور، به یک دانشگاه خاص در آمریکا (شیکاگو) رفته‌اند و یک بنیاد با ویترین کار خیریه(HAND)، ایشان را بورسیه کرده است. آیا از برادر مدنی‌زاده انتظار است که باید به تاریخ جنگ سرد و سیاست آمریکا برای توسعه لیبرال-دموکراسی و استفاده آمریکا از مکتب شیکاگو و اندیشه فریدمن به عنوان سلاح استعمار، مسلط و مشرف می‌بودند؟ آیا ایشان باید می‌دانستند که خانم نوشین هاشمی رئیس بنیاد HAND نه یک خیّر عاشق توسعه ایران، که یک فرد مرتبط با دولت جنایتکار آمریکا و عامل دستگاه سیاست خارجی آمریکا هستند که سیاست اعلام‌شده اش، به زانو درآوردن اقتصاد ایران است؟ آیا ایشان باید به ربط و ارتباطات خانم هاشمی با پروژه استنفورد ۲۰۴۰ و نانسی پلوسی و بنیاد راکفلر و هیلاری کلینتون و اهداف سیاسی اینها پی می‌بردند؟ آیا ایشان باید تاریخ شیلی دوران پینوشه را می‌آموختند و آگاهی می‌یافتند که وزارت خارجه آمریکا از محل بودجه جنگ سرد و با واسطه دو بنیاد فورد و راکفلر، تعدادی دانشجوی نخبه شیلی را در دانشگاه شیکاگو بورسیه کرد تا علم اقتصاد آمریکایی بیاموزند و با پیاده کردن این علم در وطن خویش، شیلی را قربانی استعمار و استثمار کنند آیا اساسا خود آن نخبه‌های شیلیایی از اینکه پشت صحنه بورسیه آنها وزارت خارجه آمریکاست آگاه بودند؟ یا تصورشان علم آموزی و خدمت به میهن بود و فورد و راکفلر را خیّر و خیرخواه می‌دیدند؟ ‏آیا برادر مدنی‌زاده باید از بیانیه ماموریت بنیاد HAND که عبارتست از "ترویج دموکراسی آمریکایی در ایران" آگاه می‌بودند؟ پاسخ این پرسش‌ها شاید آری یا خیر باشد، اما هرچه باشد، موضوع یک اختلاف نظر و سلیقه بر سر راه‌حل مسائل اقتصادی کشور نیست که موضوع مناظره باشد. ‏حقیر البته مشکلی برای مناظره ندارم. تلقی‌ام این بوده که آقای مدنی‌زاده در حوزه سیاست خارجی ورودی ندارند و از برنامه‌های وزارت خارجه آمریکا و ربط و ارتباطات و اهداف شبکه‌ای که خانم نوشین هاشمی در آن قرار دارند، بی‌اطلاع‌اند. اما اگر ایشان به همه موارد فوق علم داشته‌اند، می‌توانیم در این باره مناظره کنیم که بنیادی متصل به وزارت خارجه آمریکا و با هدف اعلامی ترویج دموکراسی آمریکایی در ایران، چگونه موجودیتی می‌تواند باشد. می‌توانیم مناظره کنیم و تجربه مشابه شیلی را واکاوی کنیم. می‌توانیم درباره اینکه IMF خیرخواه ملت‌هاست یا ابزار استعمارشان ساعت‌ها بحث کنیم. اما اگر تلقی حقیر صحیح است و ایشان و امثال ایشان در این مسائل ورودی ندارند و قربانی این طرح آمریکایی شده‌اند، آنکه باید طرف مناظره باشد، ایشان نیست. والسلام علی من اتبع الهدی @syjebraily