اومد نزدیک ضریحِ امیرالامومنین
سرشو گذاشت رو دیوار و با زبونِ خودش گفت:
همین که تو ازم راضی ای ، برام کافیه!
همین که تو دوستم داری ، برام کافیه!
همین که هرجا کم آوردم ، نذاشتی همه چیز تموم بشه ، برام کافیه!
حتّی اگه یه روز دیگه هیچکسی رو نداشته باشم
عشقِ تو و اولادت برایِ تمامِ روزهای باقیمونده ی زندگیم ، کافیه...
🆔
@hamiidsadegh