🔸 سوال شما:
سلام
۲۳سالمه
دو مورد خواستگار باهم داشتم
که مورد اول بعد از اینکه آقا منو تومحل کار دیدن نپسندید و تموم شد.
مورد دوم مادر آمدن منو دیدن و رفتن /بعدشم تحقیقات محلی انجام دادن وحتی سرکار بابامم رفتن/بعدش جلسه چند ساعته با مادر وابستگانشون هم داشتیم که بشدت طاقت فرسا بود اینقدر که حرفه ای سوال میکردن
پسرشونم نیاوردن که به گناه نیفته
آخر جلسه هم میگن قیافتم که زیبا نیست
خب مگه نابینا هستن همون اول
چرا میان ؟
میان که منت بزارن این حرفو بزنن؟
بعدچند روزم میگن هم کفو نیستیم
من خواستگار بعدی مو رد کردم
به دلیل اینکه خیلی ناراحتم
میگم دوباره میخوان به خاطر چهرم چیزی بهم بگن
همون اول خودم نه بگم غرورم حفظ میشه دلمم نمیشکنه ابرومم جلوی همکارام حفظ میشه
ممنون میشم بپرسید چه جوری با این ترس ونگرانی مبارزه کنم؟
«پاسخ در پیام بعدی»
#از_حامین_بپرس
⁉️
@hamin_media