شهیدچمران در یکی از عملیات‌های نامنظم در شبی مهتابی وقتی با همرزمانش در حال طی مسیر برای شبیخون زدن به متجاوزین بعثی بودند، ایشان یک لحظه می‌ایستد و به همراهانشان می‌گوید به زیر پاهای خود بنگرید، می‌بینند زیر پایشان پر از گل‌های شقایق است و به همین خاطر آن دشت را دور می‌زنند و سپس اقدام به عملیات می‌کنند، در حالی که یاران ایشان می‌گفتند: بعد از عملیات عراقی‌ها آنجا را با تیربار و خمپاره شخم خواهند زد ولی دکتر چمران گفتند: ((ما آنها را زیر پا له نخواهیم کرد. )) وقتی این جریان به استحضار امام می‌رسد امام می‌گوید: من چمران را دوست داشتم ولی الان بیشتر دوستش دارم... .