جنگ اقتصادی
🔹یکی به عنوان بدگویی دولت میگفت، خود جناب رییسی هم میگوید «پیش فرضتان یک دوره ای بودن دولت باشد و کار کنید.» یعنی خودشان هم فهمیده اند کارشان تمام است.
🔹به نادانی آن بنده خدا در دلم خندیدم که یک نکته مهم راهبردی در کار این دولت را نفهمیده و آن اینکه اینها که به شهادت رهبر صادق وحکیم و به روشنی و بالعیان اهل کار حداکثری اند، در عین حال برای رای آوردن و ماندن هم تلاش نمیکنند یعنی برای گره گشایی از کار خودشان و ادامه حضورشان در قدرت کار نمیکنند و این معنایش این است که اتفاقا از این دولت میتوان انتظار تغییرات راهبردی و بلند مدت داشت.
🔹پس میتوان از دولت خواست به این نکته توجه کند که مهمتر از تغییر آدمها و مدیران در دولت، تغییر رویکردها و نرم افزار حاکم بر ذهن آنها است. اندیشه ای که اصل۴۴ را پلکان جبران کسری بودجه میدانست و نه تولید، عملا صحنه اقتصاد را واگذار کرد به پیاده نظام دشمن در صحنه اقتصاد. یعنی دست حاکمیت الهی را قطع کرد. صحنه اقتصاد، صحنه حضور سوداگران شد نه مردم.
🔹این روزها خیلی ها از اهمیت اقتدار دولت و اعمال حاکمیت در بازار ارز سخن میگویند. اینکه روش تثبیت قیمتها ابزار کافی نیست و از دولت حضور بیشتری را مطالبه میکنند. بله طرحهای نئولیبرالیسمی حتما صحنه را برای بازی دشمن و حاکمیتش بر بازار ما فراهم تر میکند. معنای متداول بازار آزاد یعنی بازار در اختیار دشمن. اما اگر بنا داریم به دامن دولت گرایی مفرط و نئومارکسیسم بازی هم نیفتیم راهش این است که مهمترین نقطه اعمال اقتدار و حاکمیت دولتها را پیدا کنیم، یعنی بازیگران اقتصادی. هویت و بن مایه اقتصاد که فرهنگ و ایمان و عزم مردم است اگر در محاسبه وارد نشود، اسیر بازی ریاضی میشویم و لاغیر.
🔹اگر طرح اقتصادی شما روشهای دولتهای دهه نود و ما قبل باشد که به جای تمرکز بر تولید و دانش گرایی و مردم گرایی در اقتصاد تمرکز بر کسب سرمایه برای دولت کنید به هر طریقی، عملا صحنه اقتصاد را از مردم از تعاونی ها (یعنی حضور جمع زیادی از مردم عادی) از نخبگان از اهل تلاش خالی میکنید. یعنی حضور ایمان و تلاش و اندیشه در اقتصاد را کم میکنید و این یعنی مهمترین زمینه برای اعمال حاکمیت و اقتدار الهی را از بین میبرید.
🔹در جنگ اقتصادیمان اگر حقیقتا مومن به اقتصاد مقاومتی نباشیم، میخوریم بد هم میخوریم.
@ali_mahdiyan