ماجرای دختری که آمده بود هیئت را بههم بریزد!
🔹حسینیه شهدای بسیج مثل همیشه ایام محرم میعادگاه دختران است. دخترانی که گاه راهی دور را طی کردهاند تا خود را به این خانواده بزرگ برسانند.
🔹ایدۀ این هیئت دخترانه از دل یک بحران به ذهن حجتالاسلام راضی رسیده. بحرانی که دختران را به جای امر و نهی با یک کار فرهنگی درست از بیراهه نجات داده.
🔹سخنرانی حاجآقا انگار حلقه وصل این دختران است. از همان ورودی که خادمها کاغذ و قلم پخش میکردند و مهمانها پای آن صف کشیده بودند تا بتوانند سخنرانی را یادداشت کنند.
🔹سخنرانی که شروع میشود، حسینیه میشود سراسر سکوت. بعضیها تندتند یادداشت میکنند و بعضیها هم گوش میدهند که کلمه به کلمه سخنان او را به جان بشنوند.
🔹زهرا سادات مصیبی میگوید: سال پیش چند دختر با وضعیت حجابی که اصلا مناسب نبود وارد هیئت شدند. ما مثل همه دختران و مهمانان اینجا با روی باز استقبال کردیم و آنها در صفهای جلو نشسته بودند. روضه که شروع شد، طوری گریه میکردند که ما از حال و هوای آنها دگرگون شدیم. انگار اولینباری بود که ذکر مصیبت میشنیدند.
🔹بعد از روضه سراغ خادمها را گرفته بودند و گفتند: ما آمده بودیم هیئت شما را به هم بریزیم. عکس و فیلم بگیریم. مسخرهتان کنیم و برای رسانههای معاند بفرستیم. اما حضرت زهرا(س) ما را هم خرید! از فردای آن ماجرا اولین نفر میآمدند. شکل و شمایلشان تغییر کرده بود و حالا از خادمان این هیئت هستند.
@AkhbareFori