بخش اول همه این روایت را شنیده ایم. این که مردی از خراسان خدمت امام صادق علیه السلام رسید و به حالت اعتراض گفت: مولای ما چرا قیام نمیکنید؟ چرا از حق خو دفاع نمیکنید؟ هزاران نفر در خراسان منتظر اشاره شما هستند. امام به خدمتکار خود دستور روشن کردن تنور را دادند و وقتی زبانه کشید به آن مرد گفتند برو و در تنور بنشین. آن مرد ترسید و گفت یابن رسول الله مرا با آتش نسوزان! از من بگذر. هارون مکی در آن لحظه وارد شد. امام صادق علیه السلام به او گفت وارد تنور شو. هارون بدون چون و چرا داخل تنور رفت. امام ساعتی با مرد خراسانی از مسائل سخن گفتند و بعد فرمودند برو داخل تنور را ببین. مرد رفت و دید هارون چهارزانو آنجا نشسته بدون اینکه آتش در او اثری کرده باشد. امام فرمود در آن خراسان که گفتی چند نفر مانند این مرد وجود دارد؟! من اگر چنین شیعیانی داشتم حتماً قیام میکردم شیعه تنوری برایمان آشناست. قائم آل محمد هم یک اسم عام است، اسم خاص نیست، اسم ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه نیست. حضرت ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه قائم نهایی آل محمد است، اما همه‌ی کسانی که از آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در طول زمان قیام کردند -چه پیروزی به دست آورده باشند چه نیاورده باشند- اینها قائم آل محمدند و این روایاتی که می‌گوید وقتی قائم ما قیام کند این کارها را می‌کند، این کارها را می‌کند، این رفاه را ایجاد می‌کند، این عدل را می‌گستراند، منظور حضرت ولی‌عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نبود آن روز، منظور این بود که آن شخصی از آل محمد که بناست حکومت حق و عدل را به وجود بیاورد، او وقتی که قیام بکند این کارها را خواهد کرد و این درست هم بود. (بیانات رهبر، سال ۵۸) تاریخ می‌گوید قرار بود امام جعفر صادق علیه السلام، قائم آل محمد باشد و قیام کند و حکومت عدل جهانی اسلام را ایجاد کند. اما نشد. بداء حاصل شد. چرا؟ هر چه که بوده، حتماً این کمبود شیعیان تنوری یکی از دلایل است. امام یار نداشته است. «جانم فدای رهبر» و «وای اگر حکم جهادم دهد» یحتمل زیاد داشته، اما یار نداشته. ما این روایت - و روایات مشابه - را که می‌شنویم، از دلمان میگذرد که : نه! حاشا که ما اینگونه باشیم! اگر یک روزی امام را ببینیم و به ما بگوید برو توی تنور، صاف می‌رویم و چون و چرا نمیکنیم و آنها چه شیعیانی بوده اند که روی حرف امام اما و اگر می آورده اند😒 و نمیدانستند امام به مصالح فرد و اجتماع آگاه تر است؟! و امرش و حرفش و مطالبه اش، توجیه کردن ندارد و مُطاع است 😏 ادامه دارد ✍ هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 بخش دوم چرا؟ چون تصورمان از تنور و امر به ورود به تنور، همان گودال پر از هیزم آتشین سال ۱۴۰-۱۵۰ هجری قمری مدینه است. درحالی که تنورها -گسترده در تاریخ و جغرافیا و فرهنگ- بسیارند! نایب [عام] امام عصر، زعیم مسلمین - که امروز قدرت و حقانیت و تدبیر و درایتش بر همه دنیا آشکارتر شده - از ده ها مسئله می‌گوید و امر به ورود به ده ها تنور می‌کند، اما ما، ما شیعیان جواب حفظ کرده‌ی مسئله فهم نکرده، فوراً با توجیه و اما و اگر و «ما را از این معاف بدار» جا خالی میدهیم! مصداق؟؟ 🔻می‌فرماید «اقتصاد و حمایت و بر تولید ملی» ، می‌گوییم جنس داخلی کیفیت ندارد! پولمان را که از سر راه نیاورده ایم! چقدر ما حمایت کنیم، تولیدکننده خراب کند؟! زندگی مؤمن باید شیک و باکیفیت باشد! 🔺می‌فرماید «فرزندآوری و جمعیت»، می‌گوییم اگر ما مشغول بچه آوردن شویم چه کسی امورات فرهنگی مملکت را انجام دهد؟ چه کسی اردو جهادی برود؟ بعد هم، همین دو تا بس است! همینها را با بهترین و لاکچری ترین امکانات روز بزرگ میکنیم و هزار جور کلاس بیخود و باخود میگذاریم تا خوووب بزرگ شود و فردا به دردی بخورد (انگار امام جامعه زبانم لال این را متوجه نمیشود و گفته بچه بیاورید ول کنید توی جوب!! انگار تربیت فرزند گره خورده به این دودوتا ها) تازه، ما اعصاب همین دوتا را هم نداریم؛ والد کامل نیستیم. شیعه باید بی نقص و کامل باشد😌 اگر نمیتواند بهترییین والد باشد، بچه نیاورد! اصلاً، مردم چه می‌گویند؟! شیعه نباید بی کلاس و امل به نظر برسد! 🔻میفرماید «سبک زندگی ساده و قناعت» ، می‌گوییم پس ظاهر خوب چه؟ از جامعه عقب بیفتیم؟! لباس همسایه از چادر منِ محجبه قشنگ تر باشد؟! مبل و پرده اقوام بی دین و ایمان مان سِت و گران باشد مال ما نه؟! شیعه باید شیک و به روز باشد و خرج ظاهرش کند! 🔺می‌فرماید «مخالفت با مظاهر فساد و امر به معروف و نهی از منکر» ، می‌گوییم پس جذب حداکثری چه میشود؟! رحمانیت خدا کجا رفته؟ به زور مردم را ببریم بهشت؟! کار فرهنگی چه میشود؟ (گویی ایشان فرموده کار فرهنگی را تعطیل کنید!)