#شعر_مباهله
😍
سلامِ من به بچه های شیعه
که دنبالِ حقیقتن همیشه
🌱
می خوام بِگم یه قِصّه من بَراتون
عوضْ بِشه یِکم حال و هواتون
🌸
یه قِصّه از یه روزِ خیلی مهم
نَگی یه وقت نگفتی این و بِهم
🌹
یه شهری بود به اسمِ شهرِ نَجْران
مسیحی بودن همه ، نَه مسلمان
💐
یه روز پیامبرِ خدا مُحَمَّد
یه نامه داد بَراشون از محبت
🌻
دعوت بِشَن به دینِ خوبِ اسلام
به دینِ مهر و دینِ عشق و اِکرام
🌼
ولی قبول نکردن و با اصرار
اسلام و دینِ ما رو کردن انکار
🌺
خدا بِگفت به حضرتِ محمد
مُباهِلِه بِکُن با اون جماعت
🌷
یعنی که مردمانِ شهرِ نجران
بیان و با پیامبر و عزیزان
🍀
دُعا کُنن خدا عذاب کُنه اون
کسی رو که نبوده حق باهاشون
🌸
روزِ مُباهِلِه رسید و نجران
دیدن پیامبر اومده چه خندان
🌼
دستِ امام حسن رو تویِ دستاش
امام حسین رو هم آورده همراش
🌻
حضرتِ زهرا و علی رو هم با
خودش آورده بود به همراه
🌹
مسیحی ها وقتی دیدن که احمد
رسیدْ با خانواده اش به مقصد
🌿
ترسیدن و گفتن با هم که حتما
حق با پیامبرِ خداست و قطعا
🍀
باید به هر چه او بِگُفت کُنیم گوش
این روز رو هرگز نکنیم فراموش
❤️
#هیأت_مجازی_مادرانه
https://eitaa.com/madaranee96