تجدیدناپذیر تلقی میشوند؛ در واقع آبخوانهای فسیلی، آبخوانهای یکبار مصرف هستند اما با این وجود در شرایط اضطراری این منابع هم قابل برداشت هستند؛ آبهای فسیلی با توجه به گذشت زمان و میزان مدت ماندگاری در طبیعت، تعریف میشوند و محدود به عمق مشخصی نبوده و میتواند در هر عمقی یافت شوند.
🔹 بنابراین، آبهای ژرف میتوانند تجدیدپذیر یا تجدیدناپذیر باشند اما آنچه ما به عنوان آبهای ژرف برای استحصال مطرح میکنیم، آبهای ژرف تجدیدپذیر هستند که در مسیر گسلها جریان دارند یا در آبخوانهای تجدیدپذیر جای گرفتهاند و اغلب منشأ برونمرزی دارند البته در مواردی ممکن است که بارندگیهای داخل کشور نیز این منابع را تغذیه کند.
منابع آب ژرف تجدیدپذیر، بستگی به کیفیت آنها قابل استفاده در کشاورزی، صنعت و شرب هستند و استحصال این منابع خدادادی نباید در کشور مغفول بماند.
به نظر می رسد نیاکان ما در عرصه برداشت آبهای ژرف در جهان پیشگام بودهاند؛ در واقع باید عرض کنم که برداشت منابع آب ژرف در کشور از حدود 2700 سال پیش در منطقه گناباد آغاز شده بود! در زمانی که میانگین عمق "مادرچاههای" قنوات در کویر ایران 30 تا 40 متر بود، در "قصبه گناباد" قناتی حفر شد که عمق مادرچاه آن حدود 400 متر برآورد شده است! البته این عدد هم دقیق نیست شاید هم عمق مادرچاه قنات قصبه گناباد بیش از این باشد زیرا که در منابع مختلف، عمق مادرچاه این قنات را متفاوت ذکر کردهاند.
برای مثال ناصرخسرو عمق مادرچاه قصبه گناباد را بهنقل از اهالی منطقه در زمان سفرش به گناباد (700گز)، هانری گوبلو (300متر)، سعدالله ولایتی (274 متر)، مدیریت کشاورزی شهرستان گناباد (340متر) و فرهنگ جغرافیایی ایران (500ـ450 متر) برآورد کردهاند!
🔹در دهههای اخیر با عنایت به نقشهبرداریهایانجام شده، عمق آخرین میله چاهی که قابل شناسایی بوده 255 متر مشخص شده اما از آنجایی که مادرچاه واقعی بهدلیل پنهان شدن زیر سیلابهای منطقه در دسترس نیست, بهنظر میرسد عدد اعلامشده از سوی فرهنگ جغرافیایی ایران به واقعیت نزدیکتر باشد؛ این قنات در گذشته بر اساس مطالعات انجامشده تا 600 لیتر در ثانیه هم آبدهی داشته است البته در زمان حاضر حدود 150 لیتر آبدهی دارد که اگر بهدرستی لایروبی شود این میزان قطعاً افزایش خواهد یافت.
شما ببینید این ژرفا در زمان خودش در جهان بسیار نامتعارف و منحصر به فرد بوده است و در واقع در زمان خود با توجه به میانگین عمق متعارف چاههای آب، بهیقین از جمله منابع آب ژرف محسوب میشده است!
🔹در دهههای اخیر، توجه به منابع آب ژرف در کشور به دهه 50 برمیگردد، دقیقاً زمانی که روسها در منطقه طبس به دنبال اکتشاف معادن زغال سنگ بودند؛ آنها برای تأمین منابع آب مورد نیاز کارخانه زغالشویی به دنبال آبهای زیرزمینی بودند و در همان زمان از دستگاههای ژئوفیزیک بسیار عمیق استفاده میکردند حتی در اواخر دهه 60 هم، زمانی که خودم دانشجوی زمینشناسی بودم و کارآموزی خود را در بخش ژئوفیزیک شرکت زغال سنگ طبس میگذراندم, هنوز این اکتشافات ادامه داشت.
برای مثال در منطقه اصفهک در جنوب شرق طبس، به منابعی برخورد کردند که عمقی بیش از 500 متر داشتند اما بهدلایل نامعلوم، از وجود این منابع سخنی در رسانهها منتشر نشد حتی زمانی که من برای رساله دکترای خودم پیگیر بودم که این اطلاعات در اختیارم قرار گیرد، مسئولان وقت از دادن هرگونه اطلاعاتی خودداری کردند! این موضوع، ذهن مرا مشغول کرده بود و هنوز هم علاقهمندم نتایج واقعی مطالعات روسها را شخصاً در اختیار داشته باشم که متأسفانه تاکنون علیرغم پیگیریهای بسیار، ناممکن بوده است.
در همان شهرستان طبس رودخانهای بهنام رود "سردر" داریم که چشمه مرتضیعلی هم در همان منطقه قرار گرفته است که این رود از سرریز منابع آبهای ژرف جریان یافته است؛ وجود چنین رودخانهای در شهری مثل طبس که بارش آن بسیار کم و سالانه 70 تا 80 میلیمتر گزارش شده است، نمیتواند منشأ درونحوضهای داشته باشد و مطالعات ایزوتوپی انجامشده نشان میدهد که منشأ برونمرزی دارد! در استان کرمان هم همین وضعیت قابل پایش است و رودخانه "کشیت" در محدوده گلبافت، تقریباً همین شرایط را دارد و بهنظر میرسد که سرریز منابع آب ژرف است.
🔹تسنیم: از ابتدای مطرح شدن موضوع استحصال منابع آب ژرف در کشورمان، مخالفتها با این موضوع نیز شروع شد و مخالفان دلایلی از جمله شوری زیاد, رادیواکتیو بودن, تشدید فرونشست به دنبال استخراج این آبها و ..., را مطرح کردند؛ ادعای مخالفان استحصال آب ژرف در رابطه با این مواد تا چه اندازه صحیح است و آیا میتوان ایرادات وارده به آب ژرف را به تمام آبهای ژرف موجود در کشور نسبت داد؟
دکتر آریامنش:دلیل مخالفت این افراد این است که به اندازه کافی در رابطه با آبهای ژرف اطلاعات ندارند و علاقهای هم به تحقیق کر