گفتم: «یا سیدی، وقت آن نرسیده است که اندوه تو تمام شود و گریۀ تو کم گردد؟» گفت: «ویحک! یعقوب ابن اسحاق ابن ابراهیم پیغمبر و پیغمبرزاده بود و دوازده فرزند داشت. خداوند یکی از آن‌‌ها را ناپدید کرد: موی سرش از اندوه سپید و پشتش از غم خم و دیده‌اش از گریه کور شد ـ با آن‌که فرزندش در جهان زنده بود. و من پدر و برادر و هفده نفر از خاندانم را از دست دادم. دیدم کشته و افتاده بودند. چگونه اندوهم به آخر رسد و گریه‌ام کم شود؟» 📚 ✒️ @hamkhaniketab