عبدالله عبدی یکی از نمادهای ابتذال و رانت و فساد در وضعیت رسانه کشور است. کسی که تا همین چند سال پیش تهیه کننده صداوسیما بود، بعد درقالب یک پروژه رسانهای که توسط یکی از نهادهای امنیتی در دوره روحانی طراحی شده بود با شخصیتهای سیاسی از تاجزاده تا عسگر اولادی گفتگو کرد، و بعد به خارج کشور صادر شد و بعد هم کارفرما عوض کرد. اما محصول فهم نازل کارفرماهای سابق امنیتی این فرد از فعالیت رسانهای همین است. رسانه در مقام سرگین غلتانی که در اطراف مدفوع سیاست بگردد و هر روز یک کثافت دیگر را برای مخاطبی که ذائقهاش به این کثافتخواری عادت کرده فراهم آورد. اُف بر سر چنین رسانهها و چنین مخاطبانی که مسالهشان یک روز درازی طول میز ملاقات پوتین و رییسی است و یک روز دست دادن یا ندادن اردوغان با پزشکیان. این میزان ابتذال هر ملتی را ابله و از درون پوک میکند. چه رسد به ایران نیمه توسعه یافته و زیر فشار سیاسی و اقتصادی غرب. به منتقدین پزشکیان توصیه اکید میکنم دلشان برای چنین معرکههای مبتذل رسانهای غنج نرود و از چنین کثافتخواریهایی به شدت پرهیز کنند و نقدشان را درون چارچوبهای اخلاقی و اصولی نگه دارند، حتی اگر طرف مقابل در سه سال رئیسی هر روز دست به چنین کثافتکاریهایی زده باشد. دلار هفتاد هزار تومن نوید یک غارت سیستماتیک توسط الیگارشی نیمه حکومتی را میدهد. جناح غربگرا در داخل نظام مشغول پخت پانصد و نود و هشت دیگری است. و در چنین شرایطی رسانههای زردشان ذهن شما را دنبال نخود سیاه دست دادن یا ندادن اردوغان و پزشکیان میفرستند. نگذارید بیش از این گروگان تان بگیرند.