✅يكي از دوستان قدیمی با كت و شلوار خيلی شيك آمده بود
#دوكوهه و می خواست با آب حوض دوكوهه
#وضو بگيرد. هادي رفت كنار اين آقا و چند بار محكم با مشت زد توی آب!
❇️سر تا پای اين رفيق ما خيس شد. يك دفعه دوست قدیمی ما دويد كه هادی را بگيرد و ادبش كند.
✳️هادی با چهره اي مظلومانه شروع كرد با زبان لالی صحبت كردن. اين بنده خدا هم تا ديد اين آقا قادر به صحبت نيست چيزی نگفت و رفت.
🔴👈شب وقتی توی اتاق ما آمد، يكباره چشمانش از تعجب گرد شد. هادی داشت مثل
#بلبل تو جمع ما حرف می زد!
🌷
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری