🍃🌸🌸🌸🌸🌸 🌸از همان روز اول،‌ مرا تسلیم تو آفریدند. 🍃من اهل ولایت تسلیمم و از همان روز اول مرا تسلیم تو آفریدند. 🍃آقا! ببخش تمرّ‌دم را ببخش که این دست را که از آنِ تو بود در برابر چیزی که خودش را احساس می خواند یا در برابر آن که می گفت: من عقلم بر سینه نهادم. 🍃من اهل ولایت تسلیمم و حالا آمده ام پیش تو. این عقلم! و این احساسم! اینها را بگیر هر دو برای تو! 🍃اینها از تو که دور می شوند سرِ جنگ دارند با هم. من هم زبانشان را بلد نیستم آشتی دادنشان کار من نیست 🍃من از امروز تنها به تو چَشم می گویم دیگر از من "نه" نخواهی شنید حق، همان چیزی است که تو بگویی من سر جنگ دارم با هر کسی و هر چیزی که در مقابل تو بایستد. مرا قبول کن آقا! 🍃🌸🌸🌸🌸🌸 📚من می خواهم "تو" بشوم،‌ راست می گویم!، ص33. بهانه بودن (کتاب اول) ضمیمۀ ادبیِ کتابِ اول از مجموعۀ «نیمۀ دیگرم» @hamsar_ane❣ 💜 🌸💜 💜🌸💜