♦️ ایالات متحده فاقد استراتژی منسجم سیاست خارجی است
📝گزارش
🔶 استفان والت، اندیشمند برجسته روابط بینالملل، طی یادداشتی در فارینپالیسی بیان میکند اگر استراتژی را تبیین ابزارهای دستیابی به اهدافی واضح توأم با پیشبینی کنشهای دیگر بازیگران بدانیم، سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد فاقد آن است.
🔶 به نظر نویسنده، ترامپ درباره ایران به باجگیری وحشیانهای متوسل و آن را تحریک به تشدید برنامه هستهای کرده است. او اجازه داده دولتهای ثروتمند غرب آسیا و مشاوران پلیدش وی را به درگیری بیمعنی با ایران بکشانند. درباره کره شمالی، ابتدا با تهدید آتشین و سپس وعدههای پوچ، موفقیتی در توقف برنامه هستهایاش کسب نکرد. سپس به جای تمرکز بر جلوگیری از دستیابی چین به فناوریهای پیشرفته، به تنهایی جنگ تجاری را آغاز کرد که به مصالحهای بیدستاورد انجامید.
🔶 والت اذعان میکند فقدان راهبرد مختص ترامپ نیست. کلینتون گمان میکرد میتواند ناتو را به شرق بگستراند چنانکه ایران و عراق را نیز در بربگیرد. بوش پسر تصور میکرد ارتش آمریکا به سرعت آسیای غربی را به دموکراسی آمریکایی بدل میکند. اوباما نیز از تغییر دولت در سوریه و لیبی حمایت کرد و نتوانست اقدام روسیه در قبال تلاش غرب برای نزدیکی اوکراین به ناتو را پیشبینی کند.
🔶 این یادداشت فقدان تفکر راهبردی پس از جنگ سرد را ناشی از امنیت، قدرت و ثروت آمریکا میداند که مانع مواجهه با عواقب اقداماتش شد. زیرا هزینه اشتباهاتش را دیگران پرداخت میکنند و تاکنون با رقیبی همسطح هماورد نشده تا مزه خطاهایش را بچشد. پیروزی در جنگ سرد آمریکا را دچار این توهم نمود که دیگران برای پیوستن به نظم جهانی لحظهشماری میکنند. پس در سیر خطی و محتوم تاریخ، چه نیازی به استراتژی منسجم، پیشرفته و دقیق است؟
🔶 استفان والت انزوای جغرافیایی، بازار داخلی و کمبود دانش نسبت به دولتهای هدف را نقاط کور تدوین استراتژی مؤثر قلمداد و بیتفاوتی عمومی به سیاست خارجی را عامل نقشآفرینی لابیها در این عرصه میداند که بازار ایدهها را به بازار سرمایه بدل کرده است. ارتقای خطاکاران به مراتب بالاتر نیز سیستم هزینهپاداش را مختل کرده است. امروز رهبران آمریکا به جای توجه به نتایج اقداماتشان، به نمایش در تلویزیون و توییتر مشغولند. آمریکا هنوز امن و قدرتمند است و میتواند مدتی این راه را طی کند، ولی نه برای همیشه.
#اتحادیه_عماریون
@khaAbar_amariyon